آرامش

خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاَتَکَ سَکَنٌ لَّهُمْ وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ 


وقتی این را می خواندم فهمدیم که 


من آرامشم را در نگاه تو گم کرده ام 


در همان مهربان ترین و والاترین نگاه آفرینش 


حالا مثل طفلی که نگاه مادرش را گم کرده 


با چشمانی که از بارش نابهنگام هوای گرفته ی دلم خیس شده اند


به دنبال زانوانی برای آرامیدن و دستانی نوازشگر میگردم 


که زیر نوازش آنها تمام غصه هایم را برایت گریه کنم


که در آغوش تو پاک و خالص شوم و پرورش یابم 


و تو برایم دعا کنی


که دعای تو نه موجب آرامش، که خود آرامش گمشده من در میان این آشفتگی است


آه که کاش چهره ی زیبایت را میدیدم و صدای مهربانت را میشنیدم 


گاهی حسودیم میشود به آنهایی که هنوز از سجاده بلند نشده، پاسخ سلامشان را میشنوند


نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 06:39 ب.ظ

سلام
واسه پیدا کردن همدل چشم باز میخواستی که همیشه از خودت دریغ کردی
فرصت دوباره هیچوقت پیش نمیاد پس به خودت اجازه دیدن بده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد