نفس آخر


بعضی وقتا ...

بعضی وقتا اینقدر احساس بی خاصیتی میکنی

بعضی وقتا اینقدر احساس شرمندگی میکنی

که نفس کشیدن برات مشکل میشه

و بزرگترین آرزوت میشه اینه نفس بعدی نفس آخر باشه...


عبادت خاکستری


مثَلُ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ کَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عَاصِفٍ لاَّ یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُواْ عَلَى شَیْءٍ ذَلِکَ هُوَ الضَّلاَلُ الْبَعِیدُ

داستان آنان که به پروردگارشان کافر شدند [این است که‏] کردارشان چون خاکسترى است که بادى سخت در روزى طوفانی بر آن بوزد، که بر هیچ چیزى از آنچه کرده‏اند دست نتوانند یافت. این است گمراهى دور


اعمال خاکستری را چه سود اگر به کار نیاید ... 

تنها نتیجه اش میشود خستگی و گرسنگی و تشنگی ...

این جور وقتا وقتی "قبول باشه" میشنوی دلت بیشتر میگیره ... 


گل خاکستر

 

شما میدانید که چرا هر گلی که از دلم میروید خاکستریست؟ 

انگار تمام ریشه های وجودم دیگر خاکستری شده اند 

دلی که از بنیان خاکستری شده تنها به درد خاک شدن میخورد ... 

بارش


هر زمانی که فرو میبارد از حد بیش 

ریشه در من میدواند پرسشی پیگیر، با تشویش: 

رنگ این شبهای وحشت را

              تواند شست آیا از دل یاران؟... 

آه باران، ای امیدِ جانِ بیداران! 

بر پیلیدی ها - که عمری ست در گرداب آن غرقیم - 

              آیا چیره خواهی شد؟


(فریدون مشیری)