تنها

 

 تنها بودن در بهشت سخت تر از کویر است

با دردها و زشتی‌ها و ناکامی‌ها آسوده‌تر می‌توان تنها ماند

در بهار هر نسیمی که خود را به چهره‌ات می‌زند یاد تنهائی را در سرت بیدار می‌کند

 

تلاطم

 

 وَلِکُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُواْ وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ

 

در اوج تلاطم و تشویش می‌شود با لبخند زیبایی بر لب آرام ترین خواب و دیدار عزیزترین را تجربه کرد

می‌گویند «تاریک ترین زمان شب لحظه‌ی قبل از سپیده دمان است»

باید هزار بار بنویسم