به خدا من مجنون نیستم ...
فقط گاهی دلم در هوای آشنایی دور کمی می لرزد ...
فقط به اوج سختی ها امید دارم ...
فقط ...
کجائی مهدی ؟ گفتم بمان ... خندیدی و رفتی ...
حالا بیش از همیشه بار ماندن روی کتفم سنگینی می کنه ...
راستی اونجا چطوره ؟
چقدر دلم برای آرامشت تنگ شده ...
دیدی ؟ آخرش نه حرف های تو تموم شد نه حرف های من ...
۳۲
...