میگن استاد داره از بین ما ...
چه طور دل بکنم ... چه طور ؟
اومد ... یه تنه زد ... خندید ... حالا داره میره ...
گاهی خیلی دلم ابری میشه ...
در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم